« با احتیاط حمل شود »، جان شکستنی است

این جام لب پریده ارزان شکستنی است


نگذار وا شود همه جا سفره دلت

این روزها عجیب نمکدان شکستنی است


وقتی نگاه می کنم از پشت پنجره

با چشم های خیس، خیابان شکستنی است


بی دست های گرم تو با یک نسیم هم

انگشت های ترد درختان شکستنی است


وقتی که حکم، حکم تو باشد، بدون شک

در دست شاه، شیشه قلیان شکستنی است


هربار مژه های تو را دیده‌ام، عجیب

حس کرده‌ام که میله زندان شکستنی است


اینقدر با غرور نگاهم نکن، که دل

مثل حباب کوچک باران شکستنی است


#عیدالحسین_انصاری 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دادنگار سورس فروشگاه رایگان اندروید استودیو روزگار خوشی در راه است، می دانم..... مرجع اطلاعات maharate zendgi یوزفایل دكتر سيامک مرادی فوق تخصص درد اشعار تنهاي آنزان اذکار مستجاب Courtney